۱۴۰۳ فروردین ۱۰, جمعه

دادگاه تجدیدنظر؛ شکیلا منفرد به حبس و دیگر مجازات ها محکوم شد

 

دادگاه تجدیدنظر؛ شکیلا منفرد به حبس و دیگر مجازات ها محکوم شد

خبرگزاری هرانا – شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، از بابت پرونده ای که در دوران حبس علیه وی گشوده شده، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به دوازده ماه حبس، دو سال تبعید و مجازات های تکمیلی محکوم شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شکیلا منفرد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین از بابت پرونده جدید به حبس و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.

بر اساس حکمی که اخیرا توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی عباسعلی حوزان صادر و در زندان به خانم منفرد ابلاغ شده است، وی از بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به دوازده ماه حبس، دو سال تبعید به خارج از تهران و استان های مجاور، دو سال منع خروج از کشور، دو سال منع عضویت در گروه های اجتماعی-سیاسی و دو سال منع استفاده از تلفن هوشمند محکوم شده است.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهام شکیلا منفرد در تاریخ بیست و ششم اسفندماه ۱۴۰۲، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران برگزار شده بود.

این زندانی سیاسی اواخر دی ماه سال گذشته، توسط شعبه بیست و ششم دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به صورت غیابی به پانزده ماه حبس تعزیری و دیگر مجازاتهای تکمیلی مذکور محکوم شده بود.

بر اساس اطلاعات دریافتی هرانا، جلسه رسیدگی به اتهام خانم منفرد که با نرگس محمدی در این پرونده مشترک هستند، اواخر آذرماه سال گذشته در شعبه مذکور برگزار شده بود. حکم محکومیت آنها در همان جلسه به صورت غیابی صادر شد. خانم منفرد نسبت به این حکم درخواست واخواهی کرد. در نهایت اواخر بهمن ماه همان سال، درخواست او توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب رد شد و در تاریخ یکم اسفندماه، حکم در زندان به وی ابلاغ شد.

جلسه واخواهی شکیلا منفرد پیشتر در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شده بود.

خانم منفرد در اوایل شهریورماه ۱۴۰۲، از بابت این پرونده در شعبه دو بازپرسی دادسرای اوین به ریاست امیرحسین تاریان از بابت تبلیغ علیه نظام مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود.

لازم به ذکر است، این سومین پرونده ای است که در دوران حبس شکیلا منفرد علیه وی گشوده شده است.

شکیلا منفرد در تاریخ ۱۰ شهریورماه ۱۳۹۹، هنگام خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و پس از اتمام مراحل بازجویی در یکی از بازداشتگاه‌های سازمان اطلاعات سپاه به زندان اوین منتقل شد. وی نهایتا در تاریخ ۲۴ شهریورماه با تودیع وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی از این زندان آزاد شد.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات شکیلا منفرد به همراه دو تن دیگر از بابت پرونده ای مشترک در تاریخ ۱ بهمن‌ماه ۹۹ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. خانم منفرد پس از اتمام جلسه دادگاه توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان منتقل شد.

وی نهایتا توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقدسات اسلام” به شش سال حبس تعزیری و چهار ماه کار اجباری در جهاد کشاورزی محکوم شد. نهایتا شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران خانم منفرد را به چهار سال و دو ماه حبس قطعی محکوم کرد.

در دیماه سال ۱۴۰۰، خانم منفرد از بابت پرونده ای که در دوران حبس برای وی گشوده شد، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و نهایتا در خردادماه ۱۴۰۱، با حکم شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران از بابت اتهام “عضویت در گروهای مخالف نظام” به دو سال و هشت ماه حبس تعزیری و از بابت اتهام “نشر اکاذیب” به پرداخت ۱۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.

لازم به ذکر است، خانم منفرد در تاریخ شانزدهم خردادماه ۱۴۰۲، از بابت گشایش یک پرونده جدید دیگر در دوران حبس از بابت اتهام “اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور” در شعبه دوم دادسرای شهید مقدس (اوین) با ریاست قاضی تاریان مواجه شد که در نهایت برای این پرونده قرار منع تعقیب صادر شد.

شکیلا منفرد، متولد ۱۳۷۲ و شهروند ساکن تهران است.

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی رامین حائری در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد

 


تداوم بازداشت و بلاتکلیفی رامین حائری در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد

خبرگزاری هرانا – رامین حائری، شهروند ساکن مشهد علیرغم گذشت بیست و پنج روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رامین حائری کماکان در بازداشت بسر میبرد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “آقای حائری با گذشت بیست و پنج روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد بسر میبرد. همچنین، علیرغم پیگیری خانواده او از مراجع امنیتی و قضایی، مسئولین مربوطه از ارائه پاسخی شفاف در خصوص وضعیت رامین خودداری میکنند.”

رامین حائری در تاریخ نهم اسفند ۱۴۰۲، توسط ماموران اداره اطلاعات در منزل شخصی خود در مشهد بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شد.

تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی حاصل نشده است.

پیشتر یک منبع مطلع در تماس با هرانا عنوان کرده بود که رامین حائری در اعتراض به شرایط کنونی کشور، مطالبی در شبکه های اجتماعی منتشر میکرد که احتمال میرود بازداشت او به همین علت صورت گرفته باشد.

اعمال محدودیت در برگزاری مراسم نوروزی در یکی از روستاهای کرمانشاه

 


اعمال محدودیت در برگزاری مراسم نوروزی در یکی از روستاهای کرمانشاه

خبرگزاری هرانا – روز جمعه سوم فروردین ماه، مراسم نوروزی در روستای کله جوب بخش فیروزآباد کرمانشاه به دستور فرمانداری و با حضور نیروهای انتظامی با محدودیت هایی مواجه شده و ناتمام ماند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز جمعه سوم فروردین ۱۴۰۳، مراسم نوروزی در روستای کله جوب بخش فیروزآباد کرمانشاه ناتمام ماند.

یکی از شهروندانی که در این مراسم حضور داشته است، در گفتگو با هرانا عنوان کرد: “هر سال برای برگزاری مراسم نوروز شمار قابل توجهی از شهروندان بخش فیروزآباد کرمانشاه گرد هم می آیند. امسال با دستور فرمانداری کرمانشاه و حضور نیروهای انتظامی منطقه از تداوم و برگزاری کامل این مراسم ممانعت به عمل آمد.”

به گفته این منبع مطلع، “در سال‌ های گذشته، برگزاری مراسم معمولاً با دخالت و ممانعت اداره اطلاعات روبرو بود، اما در سال جاری، فرماندار تأکید داشت که مراسم باید تعطیل شود.”

از سوی دیگر رسانه هایی که اخبار مناطق کردنشین را پوشش میدهند؛ از برخوردهای امنیتی با برگزاری مراسم های نوروزی در مناطق غرب کشور از جمله برگزاری مراسم در نزدیکی آرامگاه مهسا (ژینا) امینی در شهرستان سقز نیز خبر داده بودند.

مواردی مانند جلوگیری از برگزاری مراسم نوروزی در برخی از مناطق کشور به چشم می‌خورد به‌ طوری که هر ساله تعدادی از شهروندان در حاشیه‌ های این مراسم‌ ها بازداشت میشوند.

به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری؛ عمارت نمکدان در اصفهان پلمب شد

 


به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری؛ عمارت نمکدان در اصفهان پلمب شد

خبرگزاری هرانا – روز یکشنبه پنجم فروردین، عمارت نمکدان در اصفهان به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری توسط اداره نظارت بر اماکن عمومی پلمب شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عمارت نمکدان در اصفهان پلمب شد.

پلمب این کافه رستوران روز یکشنبه پنجم فروردین ماه، به دستور مراجع مربوط به حجاب و عفاف توسط اداره نظارت بر اماکن عمومی صورت گرفته است.

هر ساله تعداد قابل توجهی از اماکن کسب و یا اقامتگاه های گردشگری، به دلایل مختلفی از قبیل عدم رعایت “حجاب اجباری” و “شئونات اسلامی” توسط مراجعه کنندگان یا متصدیان، اجرای موسیقی زنده، رقص و پایکوبی و یا سرو غذا در ماه رمضان توسط مراجع ذی ربط پلمب می شوند. ممانعت از ادامه روند فعالیت این اماکن با توجیهات فوق امری مسبوق به سابقه است که غالبا با فرا رسیدن ماه رمضان افزایش می یابد.

فقر زنان و بحران‌های جهانی در کمیسیون مقام زن سازمان ملل/ الهه امانی

 



فقر زنان و بحران‌های جهانی در کمیسیون مقام زن سازمان ملل/ الهه امانی

ماهنامه خط صلح – شصت‌و‌هشتمین نشست کمیسیون مقام زن سازمان ملل (CSW 68) از ۱۱ تا ۲۲ مارس ۲۰۲۴ با حضور نمایندگان کشورهای عضو این کمیسیون، دیگر نهادهای سازمان ملل، و بیش از ۶ هزار سازمان غیردولتی مورد تأیید اکوسوک- شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل (ECOSOC) از سراسر جهان برگزار شده است. این افراد و سازمان‌ها برای بحث در مورد تم امسال که «تسریع در دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی همه‌ی زنان و دختران از طریق مقابله با فقر و تقویت نهادها و تأمین مالی با دیدگاه جنسیتی» است، در نیویورک گرد هم آمدند.

 شصت‌و‌هشتمین نشست کمیسیون مقام زن سازمان ملل در شرایطی برگزار شده که بحران‌های گوناگون اقتصادی، زیست محیطی، نقض حقوق بشر، جنگ و خشونت، ناامنی غذایی، مهاجرت و جابه‌جایی اجباری و شرایط اضطراری بهداشت عمومی تشدید شده است. در واقع دنیای کنونی با یک برهه‌ی تاریخی مواجه است که آن را بحران‌های عدیده و در هم‌تنیده (Poly-crisis) هم می‌خوانند، چرا که این بحران‌های جهانی در تقاطع و تشدید یکدیگر شرایط پچیده‌ای را رقم زده‌اند.

نابرابری‌ها و شکاف‌ها درون کشورهای جهان و بین کشورهای جهان شمال و جهان جنوب، در واقع فرایند سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی است. هم‌چنین نشان‌دهنده‌ی این مهم است که اولویت خواست سیاسی، پاسخگویی به مطالبات و نیازهای مردم جهان نیست. واقعیت تلخ جهان نابرابر کنونی آن است که بار این بحران‌ها برای اقشار و طبقات مختلف به یک اندازه نیست، چرا که مردمی که در زیر خط فقر زندگی می‌کنند، –به ویژه زنان—، به طور شدیدی تحت تأثیر این بحران‌ها قرار دارند و مصائب آن را تحمل می‌کنند. واکاوی فقر زنان ریشه در سیاست‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد که به طور سیستماتیک منجر به شکل‌گیری ساختارها، تدوین قوانین و هنجارهای اجتماعی تبعیض‌آمیز می‌شود و اشکال و لایه‌های متقاطع تبعیض بر چگونگی تجربه‌ی گروه‌های اجتماعی زنان از فقر تأثیر می‌گذارد. در واقع فقر زنان چون خشونت علیه زنان علت و معلول نابرابری‌های جنسی-جنسیتی است. نابرابری‌های که در شکاف جنسیتی مشارکت اقتصادی، سیاسی، نابرابری در توزیع کارهای مراقبتی کم‌درآمد و بدون درآمد، شکاف جنسیتی دیجیتال و اثرات نامتناسب تغییرات آب و هوا و چالش‌های محیط زیست بر زنان و دختران تجلی می‌یابد. کمیسیون مقام زن سازمان ملل در سال ۲۰۲۴ بر این امر تأکید دارد که هدف شماره‌ی پنج اهداف توسعه پایدار از تحقق مرحله‌ای خود در سال ۲۰۲۴ و یا تا مهلت شش ساله‌ی تحقق این اهداف –که سال ۲۰۳۰ است— بسیار به دور است. بدین منظور «تسریع در دستیابی به برابری جنسیتی» در تم کمیسیون مقام زن سازمان ملل قرار گرفته است.

سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی باید بر تحقق نیازها، مطالبات و حقوق انسانی زنان تمرکز داشته باشند تا گام‌های مثبت و پایدار در زمینه‌ی پایان دادن به فقر شکننده در میان زنان جهان برداشته شود. کاهش فقر زنان و دختران در گرو محوریت برابری جنسیتی در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی، میزان حمایت‌های اجتماعی، دسترسی زنان و دختران به امکانات رسانه‌ای و دیجیتال، سرمایه‌گذاری دولتی برای زیرساخت‌های تسهیل کننده برای برابری جنسیتی، اختصاص بودجه کافی برای برابری جنسیتی، مشارکت بخش خصوصی و دولتی برای توانمندی اقتصادی زنان و شرایط تشویق‌کننده برای رشد و اعتلای جامعه‌ی مدنی و سازمان‌های غیردولتی است. در این راستا بررسی چالش‌ها و فرصت‌ها برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار و به ویژه هدف شماره‌ی پنج این اهداف –برابری جنسیتی— باید با دیدگاهی که توانمندسازی گروه‌های به حاشیه رانده‌شده از جمله زنان مهاجر و پناهجو، زنان و دختران (زیر سن ۱۸ سال) بیوه، قربانیان خشونت‌های حوزه‌های خصوصی و عمومی و خشونت‌هایی که توسط دولت‌ها به زنان تحمیل می‌گردد، زنان در شرایط جنگی و مناطق تحت اشغال نظامی، زنان دارای معلولیت، زنان بومی و سالخورده را در اولویت قرار دهد، صورت گیرد.

در زمان نگارش این گزارش، چند روز دیگر از مذاکرات برای تهیه‌ی سند نهایی اجلاس کمیسیون مقام زن که هر سال تحت عنوان «نتیجه‌گیری توافق شده» تهیه می‌شود، باقی مانده. در فروم سازمان‌های غیردولتی –که بیش‌تر در فضای مجازی برگزار می‌شود—، علاوه بر محوریت و رابطه‌ی دیالکتیکی فقر زنان جهان و نابرابری‌های جنسیتی، موضوع جنگ، تصادمات نظامی و نظامی‌گری و فروش کلان اسلحه و بار انسانی این مصائب بر دوش زنان و کودکان به ویژه در غزه و جنگ اوکراین هم مورد توجه قرار دارد.

اگرچه زنان منطقه‌ی آسیای غربی و آفریقای شمالی (MENA Region) به دلایل متعدد و به ویژه عدم خواست سیاسی نسبی دولت‌های این منطقه به امر برابری جنسیتی، حضور کم‌رنگی در فرم سازمان‌های غیردولتی (حتی نسبت به زنان کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین) دارند، اما علی‌رغم موانع و چالش‌ها، این زنان حضور دارند و بسیار در ارائه‌ی نظرات خود برای برچیدن ساختارهای تبعیض‌آمیز و زن‌ستیز و جایگزین کردن این ساختارها با رویکردهای فمینیستی که حقوق انسانی زنان، صلح و امنیت را اولویت می‌بخشد، مصر و پیگیر هستند.

لوبنا کاناوتی (Lubna Kanawty) از سوریه در مورد رویکرد فمینیستی به بحران در یکی از جلسات چنین گفت: «وقتی که ما از بحران صحبت می‌کنیم، من خودم را گرسنه و سرد، در جستجوی سوخت و چیزهای دیگر تصور می‌کنم و به یاد می‌آورم. من به روزهایی فکر می‌کنم که عادت ماهانه داشتم و هیچ نوار بهداشتی در بازار وجود نداشت. به تروماهای خودم فکر می‌کنم؛ تروماهایی که هنوز با خود حمل می‌کنم و در پی حملات شیمیایی در غوطه شرقی و جان به در بردن و نجات خودم از آن اتفاق افتاد. بنابراین این جزئیات هر روزه در متن تروماهای جنگی است که بحران را برای من تعریف می‌کند.»

هند امیران (Hend Omairan) از یمن هم از جایگزین کردن ساختارهای تبعیض‌آمیز با رویکردهای فمینیستی و حقوق انسانی می‌گوید که: «متجاوز از ۹ سال است که جنگ در یمن ادامه دارد. زنان اکثریت قربانیان و بازماندگان هستند اما آن‌ها اجازه ندارند که سر میز تصمیم‌گیری‌ها شرکت کنند. هم‌چنین آن‌ها با موانع اجتماعی و دیدگاه‌های مردانه و مقاومت از طرف سازمان‌های سیاسی روبه‌رو هستند. زنان کارهای فوق‌العاده انجام می‌دهند اما به کناری زده می‌شوند و هیچ‌یک از تلاش‌هایشان به رسمیت شناخته نمی‌شود.»

 به علاوه، نینا پوتارسکا (Nina Potarska) از اوکراین در مورد تلاش زنان از سازمان‌های غیردولتی برای حضور در فروم این سازمان‌ها در جوار و هم‌زمان با اجلاس کمیسیون مقام زن و تأثیرگذاری بر کار و تصمیمات کمیسیون می‌گوید: «من به واقع خوستار آن هستم که توجه بیش‌تری به جامعه‌ی مدنی (سازمان‌های غیردولتی) شود زیرا برخی از اوقات ما احساس می‌کنیم که در برنامه‌های کمیسیون مقام زن زیاد مهم نیستیم. ما بسیاری از منابع خود را می‌گذاریم که این‌جا بیاییم و طبیعتاً انتظار داریم که فضایی داشته باشیم نه این‌که بیاییم این‌جا و برای فضا بجنگیم.»

جنیفر منینگر (Jennifer Menniger) از آلمان هم می‌گوید که «من فکر می‌کنم که کمیسیون مقام زن اگر از شفافیت بیش‌تری برخوردار باشد، اگر جامعه‌ی مدنی بیش‌تر در تصمیمات کمیسیون شرکت کند، اگر ما اطلاعات بیش‌تری درباره‌ی مذاکرات کسب کنیم و اگر دولت‌های ما مطالبات و خواسته‌های ما را جدی بگیرند، می‌تواند موثرتر باشد.»

نقض حقوق انسانی زنان و دختران و خشونت قرون وسطایی وارده به آن‌ها در افغانستان نیز در برخی از جلسات مطرح شد. سکوت جامعه‌ی جهانی در برابر جنایات علیه بشریت توسط طالبان باورکردنی نیست. بنیاد فهیم دشتی واقع در تورنتو کانادا در نشستی در فروم سازمان‌های غیردولتی با حضور همسر و دختر خبرنگار برجسته‌ی افغانستان، فهیم دشتی، به مصائبی که مردم افغانستان به ویژه زنان درگیر آن هستند، پرداخت.

موضوع حضور جامعه‌ی مدنی و سازمان‌های غیردولتی در تصمیمات کمیسیون مقام زن و شفافیت مذاکرات چند سالی است که یکی از مطالبات سازمان‌های شرکت کننده است. علت این امر، رشد نیروهای سیاسی راست و پوپولیستی در کشورهای عضو کمیسیون مقام زن (اگرچه این کشورها هر چهار سال به صورت ادواری تغییر می‌کنند) و دیدگاه‌های افراطی و واپسگرایانه نسبت به برابری جنسیتی است که مانع آن می‌شود تا مذاکرات برای تهیه‌ی «سند نهایی» کمیسیون مقام زن گامی به جلو برای برابری جنسیتی و پاسخگو دانستن صاحبان قدرت بردارد.

یکی دیگر از موضوعاتی که در ارتباط با فقر زنان در جهان از حاشیه به مرکز توجه سوق پیدا کرده و با دید فمینیستی به آن در این اجلاس مورد ارزیابی قرار می‌‌گیرد، نقش زنان در خدماتی است که آن‌ها در سطح جهان بدون دستمزد انجام می‌دهند (Care Economy). در این رابطه از جمله می‌توان به نگهداری و مراقبت از کودکان، افراد مسن، بیماران و سایر افرادی که نیاز به نگهداری و مراقبت در حلقه‌ی دوستان و بستگان دارند، اشاره کرد. این خدمات که به ویژه در جهان جنوب توسط کار بدون دستمزد زنان و دختران صورت می‌گیرد در بیش‌تر موارد به مانعی برای مشارکت اقتصادی زنان و بیرون آمدن از چرخه‌ی فقر و تحصیل زنان و دختران –که خود می‌تواند توانمندی اقتصادی زنان را راهگشا باشد—، تبدیل می‌شود. بستن شکاف جنسیتی در مورد مزد برابر در مقابل کار و فزونی نرخ مشارکت اقتصادی زنان نیز از شاخص‌های تأثیرگذار در کاهش فقر زنان محسوب می‌شود. در واقع شکاف جنسیتی مشارکت اقتصادی بدون بستن شکاف جنسیتی در خانواده و تعادل در میزان کار و مسئولیت‌های در چارچوب خانواده و به چالش کشیدن مناسبات قدرت پدر-مردسالاری تحقق نخواهد یافت.

از موضوعات دیگر مورد توجه این اجلاس، تدارکات برای سال ۲۰۲۵ –مصادف با گذشت سه دهه از کنفرانس تاریخی سازمان ملل در پکن— بوده است. مروری بر تعهدات دولت‌ها در سند نهایی پکن که «برنامه‌ی عمل» عنوان آن است و عدم تحقق در نظر گرفته شده در سال ۱۹۹۵ در ۱۲ محوری که در این سند قید شده است، از جمله زدودن فقر زنان –تم سال کنونی اجلاس کمیسیون مقام زن— است. واقعیت تلخی که قبول آن دشوار است، آن است که زنان جهان در تنوع خود تاب تحمل شکاف جنسیتی و نابرابری را تا سال ۲۱۵۴ ندارند.

کمیسیون مقام زن سازمان ملل و ایران

در اواخر آذر ماه ۱۴۰۱، در پس خیزش «زن زندگی آزادی»، اعتراضات گسترده‌ی پس از آن و برخورد خشونت‌بار جمهوری اسلامی با مردم ایران –به ویژه زنان— که منجر به دستگیری ده‌ها هزار نفر و جان باختن بیش از ۵۰۰ تن از جوانان شد، جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل اخراج شد. چنین امری در تاریخ ۶۸ ساله‌ی کمیسیون مقام زن سازمان ملل بی‌سابقه بود. اگرچه کشورهای دیگر عضو کمیسیون مقام زن هم از نقض حقوق زنان بی‌بهره نیستند، اما به هر حال ایران کشوری بود که اخراج شد. علی‌رغم این تصمیم، انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده در دولت ابراهیم رئیسی، روز یکشنبه ۱۰ ماه مارس –برابر با ۲۰ اسفند ماه— برای شرکت در نشست کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد وارد نیویورک شد. انسیه خزعلی که برای شرکت در شصت‌و‌هشتمین کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد به ایالات متحده سفر کرد، به خبرنگاران اظهار کرد: «آمده‌ام تا به شرایط ویژه‌ی زنان در غزه بپردازم و خواستار اخراج اسرائیل از کمیسیون مقام زن سازمان ملل شوم.»

اگرچه شرایط زنان غزه و بار گران تلفات انسانی آن مورد توجه بسیاری از نمایندگان کشورها و سازمان‌های غیردولتی است، اما هیأت نمایندگی جمهوری اسلامی همواره با محور قرار دادن شرایط زنان در سایر کشورها، واقعیت نابرابری‌ها، تبعیض‌ها، نقض حقوق انسانی و موانع قانونی و ساختاری را که سبب شده تا شکاف جنسیتی در ایران در رده‌ی نازلی قرار گیرد، پرده‌پوشی می‌کند. ایشان خواستار باز پس گرفتن تصمیم اخراج از کمیسیون مقام زن و ورود مجدد به این کمیسیون هستند ولی به هشدار کمیته‌ی حقیقت‌یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در نخستین گزارش خود که اخیراً و در ۸ مارس در مورد اعتراضات سراسری ایران منتشر شد، بی‌توجه‌اند؛ گزارشی که «تبعیض نهادینه‌شده علیه زنان و دختران» در ایران را محکوم کرد و آن را به معنای «نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت» دانست و از مقامات جمهوری اسلامی خواست «بدون قید و شرط» تمام احکام اعدام را متوقف و فوراً بازداشت‌شدگان را آزاد کنند و به سرکوب معترضان، خانواده‌های آن‌ها و حامیان جنبش «زن، زندگی، آزادی» پایان دهند.

 انسیه خزعلی شعر پر بار «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به‌درد آورَد روزگار/ دگر عضوها را نمانَد قرار/ تو کز محنت دیگران بی‌غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی» را برای کمک‌های انسان‌دوستانه به زنان غزه بر لب می‌آورد اما کلامی از کمک‌های انسان‌دوستانه و اختصاص بخشی از بودجه مملکتی برای تأمین آب آشامیدنی سالم برای مردم سیستان و بلوچستان، عدم امنیت غذایی، بیکاری، تورم، نبود حمایت‌های اجتماعی و ده‌ها و شاید صدها کاستی و چالش دیگری که زنان و کودکان ایران –کشوری که نماینده‌ی آن است— با آن مواجه‌اند، بر لب نمی‌آورد. ایشان از این‌که ۴۴ میلیون از مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند و ۱۶ درصد در فقر مطلق به سر می‌برند –که اکثریت این فقرا هم زنان در تنوع خود هستند— و این‌که چه راهکارهایی برای زندگی مصیبت‌بار زنان و دختران ارائه می‌دهند، سخنی نمی‌گویند.

خانم انسیه خزعلی در اجلاسی که تم آن «تسریع در دستیابی به برابری جنسیتی و توانمندسازی همه‌ی زنان و دختران از طریق مقابله با فقر و تقویت نهادها و تأمین مالی با دیدگاه جنسیتی» است، از خط فقر ۳۰ میلیونی در تهران و زنانی که با فقر و گرسنگی در حاشیه‌ی شهرهای بزرگ ایران زندگی می‌کنند –از زنان سرپرست خانواده، زنان و دختران (زیر سن ۱۸ سال) بیوه، سالمندانی فقیر بدون حمایت‌های اجتماعی، زنان بی‌خانمان و کارتن خواب و دخترانی که به علت فقر ازدواج به آن‌ها تحمیل می‌شود، حرفی به میان نمی‌آورند.

ایشان از «عدالت جنسیتی در آموزش با نرخ ۹۷ درصد» سخن می‌گویند (این آمار روشن نیست) اما از شکاف جنسیتی کلان ۵۰ درصدی زنان تحصیل کرده در ایران و نرخ اشتغال زنان و این‌که دو-سوم زنان تحصیل‌کرده بیکار هستند کلامی نمی‌گویند.

ایشان که معاون امور زنان و خانواده‌ی دولت ابراهیم رئیسی هستند، سخن خود را نه با زنان ایران شروع کردند و نه با زنان ایران به پایان رساندند. با این حساب، آیا به راستی او نماینده‌ی زنان ایران است؟ یا با حضور در اجلاس کمیسیون مقام زن و تقاضای تجدیدنظر در مورد اخراج ایران، سعی بر استفاده‌ی مجدد از سکوی این اجلاس برای فرافکنی در سیاست‌های خارجی نظام جمهوری اسلامی را دارد؟ نقشی که جمهوری اسلامی در دوره‌های قبلی حضور خود در کمیسیون مقام زن نیز ایفا کرده است…

***

فراموش نکنیم که تصادم و در هم ‌تنیدگی بحران‌های عدیده (Poly-crisis) در ایران پاسخی جمعی با استراتژی‌های آینده‌نگر می‌طلبد تا بتوانیم آرزوهای مشترک زنان در تنوع خود را برای برابری جنسیتی، زدودن فقر و نمایندگانی از آن خود را تحقق بخشیم.

 گمان مبر که به پایان رسید کار مغان

هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک است

رشت؛ یازده فعال حقوق زنان مجموعا به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شدند

 



رشت؛ یازده فعال حقوق زنان مجموعا به بیش از ۶۰ سال حبس محکوم شدند

خبرگزاری هرانا – یازده فعال حقوق زنان به نام های فروغ سمیع نیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس، متین یزدانی، زهره دادرس، هومن طاهری و جلوه جواهری توسط دادگاه انقلاب رشت مجموعا به بیش از ۶۰ سال و ۶ ماه حبس محکوم شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یازده فعال حقوق زنان در رشت به حبس محکوم شدند.

بر اساس حکم صادره توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی مهدی راسخی، زهره دادرس به ۹ سال و شش ماه و دو روز حبس، فروغ سمیع نیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس و متین یزدانی هر کدام به شش سال و یک ماه و ۱۷ روز حبس و جلوه جواهری و هومن طاهری هر کدام به یک سال زندان محکوم شده اند.

مورخ دهم اسفندماه سال گذشته، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این افراد در شعبه مذکور برگزار شده بود.

اتهامات مطروحه علیه فروغ سمیع نیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیا، نگین رضایی، واحده خوش سیرت، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس و متین یزدانی عضویت در گروه و اجتماع و تبانی با هدف برهم زدن امنیت ملی عنوان شده است.

علاوه بر این اتهامات مطروحه علیه هومن طاهری و جلوه جواهری، تبلیغ علیه نظام و زهره دادرس، تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور عنوان شده است.

در تاریخ بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۲، به مدت دو روز موجی از بازداشت شهروندان در استان گیلان توسط نیروهای امنیتی شکل گرفت.

زهرا دادرس، زهره دادرس، متین یزدانی، هومن طاهری، سارا جهانی، جلوه جواهری، فروغ سمیع نیا و آزاده چاوشیان در رشت، نگین رضایی و یاسمین حشدری نیز به ترتیب در فومن و انزلی و همچنین شیوا شاه سیاه و واحده خوش سیرت، شهروندان اهل لاهیجان، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

آنها نهایتا پس از مدتی با تودیع وثیقه از زندان لاکان رشت آزاد شدند.

زندان وکیل آباد مشهد؛ نسرین سادات شهرآئینی به مرخصی اعزام شد

 


زندان وکیل آباد مشهد؛ نسرین سادات شهرآئینی به مرخصی اعزام شد

خبرگزاری هرانا – نسرین سادات شهرآئینی، زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را در زندان وکیل آباد مشهد سپری میکند، روز چهارشنبه هشتم فروردین ماه به مرخصی اعزام شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نسرین سادات شهرآئینی، زندانی سیاسی از زندان وکیل آباد مشهد به مرخصی اعزام شد.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم شهرآئینی روز چهارشنبه هشتم فروردین ۱۴۰۳، با قرار کفالت صد میلیون تومانی به مدت ۹ روز به مرخصی اعزام شده است.”

در تاریخ هجدهم شهریور ماه سال گذشته، نسرین سادات شهرآئینی در شعبه ۹۰۶ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از بابت اتهامات، نشر اکاذیب رایانه ای، دعوت مردم به کشتار و درگیری، تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی مورد تفهیم اتهام قرار گرفت و بازداشت شد. وی پس از چهار روز بازجویی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه مشهد، به زندان وکیل آباد این شهر منتقل شد.

دادگاه رسیدگی به اتهامات خانم شهرآئینی در تاریخ بیست و سوم آبان ماه ۱۴۰۲ در شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد برگزار شد. وی نهایتا در تاریخ بیست و پنجم آبان ماه همان سال، توسط شعبه قضایی مذکور به ریاست قاضی هادی منصوری از بابت اتهامات “نشر اکاذیب رایانه ای، دعوت مردم به کشتار و درگیری، تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی” مجموعا به یک سال و سه ماه حبس محکوم شد.

پیشتر یک منبع مطلع به هرانا گفته بود: “خانم شهرآئینی طی مدت زمان بازداشت از دسترسی به وکیل محروم مانده است. همچنین علیرغم اعلام وکالت فاطمه تاج آبادی در شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد، ریاست شعبه مذکور از پذیرش وکالت خانم تاج آبادی به استناد تبصره ماده ۴۸ خودداری کرده است.”

نسرین سادات شهرآئینی، متولد سال ۱۳۷۲، شهروند اهل شهرستان سبزوار و ساکن تهران است.

گزارشی از آخرین وضعیت شیرین بیرقدار در زندان وکیل آباد مشهد


گزارشی از آخرین وضعیت شیرین بیرقدار در زندان وکیل آباد مشهد

خبرگزاری هرانا – شیرین بیرقدار، شهروند ساکن مشهد در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان وکیل آباد مشهد است. این شهروند پیشتر توسط شعبه پنجم دادگاه انقلاب مشهد به تحمل چهار سال و شش ماه حبس محکوم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شیرین بیرقدار در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان وکیل آباد مشهد است.

خانم بیرقدار در تیرماه ۱۴۰۱ توسط نیروهای امنیتی در مغازه خود واقع در خیابان ۲۲ بهمن مشهد بازداشت شد. وی نهایتا در آذر همان سال با تودیع قرار یک میلیاردی آزاد شد.

این شهروند پس از مدتی توسط شعبه پنجم دادگاه انقلاب مشهد از بابت اتهامات “تشکیل یا اداره دسته یا جمعیت به قصد بر هم زدن امنیت کشور”، “اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور”، “توهین به رهبری” و “فعالیت تبلیغی علیه نظام” محاکمه به تحمل دوران حبس محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی چهار سال و شش ماه حبس در خصوص اتهام تشکیل یا اداره دسته یا جمعیت به قصد بر هم زدن امنیت کشور برای او قابل اجرا خواهد بود.

خانم بیرقدار در تیر سال گذشته جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان وکیل آباد مشهد شد. یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند در تماس با هرانا ضمن تایید این خبر گفت: “خانم بیرقدار چندی پیش از بند ۵ این زندان به بند ۶ منتقل شده است.” 

۱۴۰۳ فروردین ۴, شنبه

افزایش فقر در جامعه؛ نرخ ترک تحصیل کودکان و نوجوانان به بیشترین مقدار خود در ۵ سال اخیر رسید

 


افزایش فقر در جامعه؛ نرخ ترک تحصیل کودکان و نوجوانان به بیشترین مقدار خود در ۵ سال اخیر رسید

خبرگزاری هرانا – بر اساس آمار ارائه شده توسط مرکز آمار ایران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، نرخ ترک تحصیل به بیشترین مقدار خود در نیم دهه اخیر رسیده است. کارشناسان افزایش فقر در خانواده های ایران را مهم‌ ترین عامل ترک تحصیل کودکان و نوجوانان عنوان کردند. بر اساس آمار منتشر شده، در سال تحصیلی مذکور نرخ ترک‌ تحصیل در مقطع ابتدایی به ۱.۲ درصد، در مقطع متوسطه دوره اول به ۵.۴۷ درصد و در مقطع متوسطه دوره دوم به ۴.۰۴ درصد رسیده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مرکز آمار ایران، در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، نرخ ترک تحصیل به بیشترین مقدار خود در نیم دهه اخیر رسیده است.

براساس این گزارش، در سال مذکور نرخ ترک‌تحصیل در مقطع ابتدایی با فزایش ۰.۲۵ واحد درصدی نسبت به سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، به ۱.۲ درصد رسیده است. در این سال تحصیلی در دوره ابتدایی نرخ ترک‌تحصیل پسران ۱.۲۱ درصد و نرخ ترک‌تحصیل دختران معادل ۱.۱۹ درصد بوده است.

در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، نرخ ترک‌تحصیل در مقطع متوسطه دوره اول با افزایش ۱.۱ واحد درصدی به ۵.۴۷ درصد رسیده است. در این مقطع تحصیلی نرخ ترک‌تحصیل پسرها معادل ۶.۵ و نرخ ترک‌تحصیل دخترها معادل ۴.۳ درصد بوده است.

بیشترین میزان افزایش نرخ ترک‌تحصیل مربوط به متوسطه دوره دوم بوده است. در سال تحصیلی گذشته نرخ ترک‌تحصیل در مقطع متوسطه دوره دوم با افزایش ۱.۷۲ درصدی، به ۴.۰۴ درصد رسیده است. در این سال نرخ ترک‌تحصیل دختران معادل ۳.۵ درصد و نرخ ترک‌تحصیل پسران معادل ۴.۵ درصد بوده است.

همچنین براساس آمار منتشر شده، نرخ فقر در سال ۱۴۰۱ به ۳۰ درصد رسیده است و بسیاری از مردم ایران توانایی تامین نیازهای ابتدایی خود را نیز ندارند و این مساله بر تحصیل فرزندانشان موثر است.

کارشناسان معتقدند که مهم‌ترین عامل افزایش میزان ترک تحصیل در سال‌های گذشته افزایش فقر در یک دهه اخیر بوده است. بنابراین به نظر می‌رسد که برخی از دانش‌آموزان به جای تحصیل، برای تامین نیازهای خود وارد بازار کار می‌شوند. علاوه بر این، ارزش تحصیل برای کسب درآمد نسبت به سال‌های گذشته کاهش یافته و موجب شده است تا انگیزه دانش‌آموزان برای ادامه تحصیل کاهش یابد.

لازم به ذکر است چندی پیش مرکز آمار ایران تعداد کل دانش‌ آموزان بازمانده از تحصیل را در سه دوره آموزشی، ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر اعلام کرد. بر اساس آمار ارائه شده این سازمان، این تعداد شامل ۱۷۵.۱۱۴ نفر در دوره ابتدایی (۹۶.۲۰۲ پسر و ۷۸.۹۱۲ دختر)، ۱۹۷.۶۹۰ نفر در دوره متوسطه اول (۹۸.۲۷۱ پسر و ۹۹.۷۲۳ دختر) و ۵۵۶.۹۹۴ نفر در دوره متوسطه دوم (۲۹۵.۱۰۱ پسر و ۲۶۱.۸۹۳ دختر) هستند.

برخلاف پیمان نامه حقوق کودک؛ بیش از هفت هزار دانش آموز به مناطق عملیاتی اعزام شدند

 



برخلاف پیمان نامه حقوق کودک؛ بیش از هفت هزار دانش آموز به مناطق عملیاتی اعزام شدند

خبرگزاری هرانا – برخلاف تعهدات بین المللی ایران تحت عنوان الحاق به پیمان نامه حقوق کودک و بخش عدم به کارگیری کودکان در امور نظامی، امسال ۷ هزار و ۷۵۳ دانش آموز در استان لرستان به اردوهای موسوم به “راهیان نور و پیشرفت” در مناطق عملیاتی کشور اعزام شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بسیج، مدیر کل آموزش و پرورش لرستان از اعزام هزاران دانش آموز به اردوی موسوم به “راهیان نور و پیشرفت” خبر داد.

رضا عزتی در این خصوص گفت: امسال ۷ هزار و ۷۵۳ دانش آموز در قالب ۳۱ کاروان و ۱۴۶ اتوبوس به راهیان نور و پیشرفت اعزام شدند.

بر اساس پیمان نامه حقوق کودک، یک کودک، فرد زیر سن ۱۸ سال تعریف می شود. ایران از سال ۱۳۷۳ به این پیمان پیوسته است.بنابر این تعهدنامه، استفاده از کودکان و نوجوانان در نظامی‌گری ممنوع است، با این حال همچون بخش های کار کودکان، مجازات و اعدام و ازدواج قانونی کودکان، این قسمت از تعهدات نیز از سوی دولت ایران با آموزش نظامی و به کار گیری افراد زیر سن ۱۸ سال، نادیده گرفته می‌ شود.

نوروز دیگر آن حال و هوای گذشته را ندارد/ کیومرث امیری

 


نوروز دیگر آن حال و هوای گذشته را ندارد/ کیومرث امیری

ماهنامه خط صلح _ از بیش از یک ماه مانده به تحویل سال و جشن نوروز، بزرگ‌ترین جشن باستانی و دیرینه‌ی ایرانیان، بازارها شلوغ می‌شدند. بوی عطر و گلاب و عود و اسپند که فروشندگان و به ویژه دستفروش‌ها این‌جا و آن‌جا به پا می‌کردند، فضای شهر را عطرآگین می‌کرد. اهل شهر و روستا در روزهای عید به بازار رو آورده و از لباس نو و کفش گرفته تا تنقلات و خوراکی‌ها را خریداری می‌کردند. بچه‌ها لباس‌های نو می‌پوشیدند و خانواده‌ها در خانه‌هایشان پلو و انواع غذاهای خوشمزه طبخ می‌کردند. مردم به مهمانی می‌رفتند و از مهمان‌هایشان جانانه پذیرایی می‌کردند.

رسم‌های مخصوص این عید که به ویژه از سوی جوان‌ها و نوجوان‌ها در شهرها و روستاها اجرا می‌شد، دیدنی بود. همه غرق خوشی و شادمانی روزهای عید را سر می‌کردند. خیلی‌ها به مسافرت نوروزی می‌رفتند. دانش‌آموزان هم از یک ماه مانده به عید به استقبال جشن نوروز رفته و روزشمار فرا رسیدن عید و سال تحویل را هر روز روی تخته سیاه کلاس‌ها می‌نوشتند و شادمانه انتظار این جشن بزرگ را می‌کشیدند.

همه چیز برای برگزاری این جشن شکوهمند باستانی مهیا بود. حقوق بگیرها علاوه بر حقوقشان مبلغ قابل توجهی هم عیدی دریافت می‌کردند تا بتوانند خریدها و مراسم عید را به خوبی به جای آورند و کم و کسری نداشته باشند. کاسب‌کارها خیالشان راحت بود که در ایام عید با فروش خوبی که دارند سودهای جانانه به جیب بزنند و لذا دست و دلبازتر از همیشه برای خانواده خرج و بریز و بپاش می‌کردند. آن‌ها از هر صنف و گروه از صبح زود تا پاسی از شب سرشان شلوغ بود و در مغازه‌ی بعضی از کاسب‌کارها –مانند آجیل‌فروش‌ها و قنادی‌ها— مشتری‌ها برای خرید صف می‌بستند. خیلی از زن‌ها و مردها از ماه‌ها مانده به عید سفارش دوخت مانتو و پیراهن و کت به خیاطی‌ها داده بودند و خیاطی‌ها از یک ماه مانده به عید از بس سفارش قبول کرده بودند، مشتری جدید نمی‌پذیرفتند. فروش و سود این یک ماه ایام عید به اندازه‌ای بود که اکثر دستفروش‌ها فقط در این یک ماه بساط دستفروشی‌شان را در گوشه و کنار خیابان‌ها پهن کرده و از سودی که می‌بردند برای یک سال زندگی، خرسند و راضی بودند. همان‌طوری که بسیاری از مغازه‌دارها و عمده‌فروش‌ها نیز سود سرشار خود در سال را، ایام نوروز قلمداد می‌کردند.

نوروز همواره برای کودکان و نوجوانان و جوانان چیز دیگری بود. آن‌ها علاوه بر نو نوار شدن و شرکت در رسوم متفاوت و دل‌انگیز، در ایام عید از پدر و مادرها و اقوام و آشنایان خود عیدی دریافت می‌کردند و بسیاری از آن‌ها عیدی‌هایشان را برای آینده در بانک یا در قلک پس‌انداز می‌کردند. حاجی فیروزها هم با لباس قرمز و ‌کلاهی بر سر و ریخت و قیافه‌های عجیب و غریب که برای همگان و به ویژه برای کودکان جذاب و خوشایند بود به میان جمعیت آمده و با رقص و دایره‌زنی مخصوص عید نوروز همه را به وجد می‌آوردند و آواز می‌خواندند: «حاجی فیروزه سالی دو روزه» و از مردم عیدی دریافت می‌کردند. همه چیز بر وفق مراد بود و مردم با جمله‌ی معروف «صد سال به این سال‌ها» یا «هر سال از این سال‌ها»، با هم روبوسی می‌کردند و عید را به یکدیگر شادباش می‌گفتند.

نوروز دیگر نوروز آن سال‌ها نیست

چند سالی است که دیگر آن تبریک معروف نوروزی «صد سال به این سال‌ها» در بین مردم در ایام عید و سال تحویل شنیده نمی‌شود و این شادباش معروف تقریباً از یادها رفته؛ چرا که سال از پی سال وضعیت معیشتی و خرید مردم به دلیل فقر و تنگدستی و تورم و گرانی سرسام‌آور سخت‌تر و سفره‌هایشان کوچک‌تر شده و اغلب مثل گذشته دیگر توان خرید و برگزاری جشن را ندارند.

آری از چند سال پیش سردی روزهای عید سال به سال بد و بدتر شده و بازار دیگر آن رونق گذشته را ندارد و کاسب‌کارها در پایان کار راضی به خانه‌هایشان نمی‌روند. مردم نیز با حسرت از خریدهایشان چشم می‌پوشند و گاه با اندک خریدی عید را مانند سایر روزهای سال از سر می‌گذرانند.

در روزهای پایانی اسفند سال ۱۴۰۲ هجری شمسی، برای تحقیق پیرامون چگونگی برگزاری عید نوروز به میان مردم در کلان شهر کرمانشاه رفتم. اگرچه مردم به بازار هجوم آورده بودند و دستفروش‌ها بساط‌هایشان را بر پا کرده و برای جذب مشتری فریاد می‌زدند و در ظاهر قضیه همه چیز خوب است، ولی زمانی که سر صحبت را با مردم و کاسب‌کارها باز می‌کنی، متوجه می‌شوی رنجی از درون، همه چیز روزهای عید را تحت‌الشعاع قرار داده و آن چیزی به غیر از گرانی و تورم سرسام‌آور و فقر و نداری که این سال‌ها گریبان مردم را گرفته نیست. ارزش پول کشور به شدت از بین رفته و مردم خرجشان به دخلشان نمی‌رسد و نمی‌توانند چون گذشته‌ها زندگی کنند و جشن باستانی‌شان را برگزار نمایند. دیگر اثر و خبری از آن هفت‌سین‌های شلوغ سالیان گذشته که سفره پر بود از شیرینی و شکلات و انواع غذاها نیست. خیلی از خانواده‌ها دیگر چیزی به نام سفره‌ی هفت‌سین ندارند و مهمانی رفتن‌ها بسیار کم شده و حال و هوای عید و نوروز را از بین برده است.

البته بازار هم‌چنان شلوغ است ولی خریدها به اندازه‌ای نیست که کاسب‌کارها و مردم را قانع و راضی کند. به گفته‌ی کاسب‌کارها و بنا بر اظهارات خود مردم، آن‌ها به بازار می‌آیند اما ناچارند با کم‌ترین حد خرید به خانه‌هایشان بازگردند. شاید آن‌ها با آمدن به خیابان در این روزها می‌خواهند به نوعی خودشان را سرگرم نمایند تا غصه‌ی کم داشتن برای خرید عید برای خود و بچه‌هایشان را اندکی فراموش کنند. با این حال، نباید فراموش کنیم که بسیاری از افراد از قشر فرودست جامعه هم هستند که هیچ درآمد ثابتی ندارند و روزگار را با سختی‌ بیش‌تری سر می‌کنند و در این روزها از منزل خارج نمی‌شوند.

شکلات دانه‌ای هم می‌فروشیم

در گام نخست سراغ یک میوه‌فروش می‌رویم تا با او گفتگوی کوتاهی داشته باشیم. «مهران» جوانی است که مغازه‌ی میوه‌فروشی نسبتاً بزرگی در یکی از محله‌های خوب شهر دارد. سر صحبت را که با او باز می‌کنیم مشخص می‌شود که از وضع بازار و کار و کاسبی ناراضی است.

مهران می‌گوید: «هیچ ثبات و پیش‌بینی برای قیمت میوه‌ها در میدان تره‌بار وجود ندارد و قیمت‌ها به سرعت برق و ساعتی تغییر می‌کند.» او در خصوص میزان درآمد امسالش به نسبت سال گذشته در این ایام می‌گوید: «۶۰-۷۰ درصد فروشمان در این روزها نسبت به سال گذشته کم شده». او دلیل این کاهش را گرانی میوه و تنگدستی و نداری مردم ذکر می‌کند. مهران ادامه می‌دهد: «فروش پارسال من در چنین روزهایی بین ۱۷ تا ۱۸ میلیون تومان در روز بوده در حالی که اکنون به روزی ۵ میلیون تومان هم نمی‌رسد‌.» او درباره‌ی قیمت برخی اقلام نسبت به سال پیش در چنین روزی می‌گوید: «پارسال این موقع خیار در میدان تره‌بار کیلویی ۱۵ هزار تومان بود و الان ۲۷ هزار تومان شده.» او اضافه می‌کند که یک هفته پیش پیاز را کیلویی ۱۴ هزار تومان خریداری کرده و این هفته قیمت همان پیاز ۲۰ هزار تومان شده است. به قول مهران «بازار از هیچ قانونی پیروی نمی‌کند و نرخ همه‌ی اجناس متغیر و به صورت باورنکردنی گران می‌شود.» این کاسب‌کار در آخر می‌گوید: «مشکل بزرگ‌تر منِ کاسب آن‌جاست که در چنین اوضاع و احوالی، مغازه‌ای را که سال پیش کرایه کرده بودم و ۵ میلیون تومان اجاره‌اش را می‌دادم، امسال کرایه‌اش سه برابر شده و مجبورم که ۱۶ میلیون کرایه بدهم.»

بعد از صحبت با مهران میوه‌فروش، به یک آجیل‌فروشی رفتم تا با قیمت‌های آجیل در کرمانشاه روبه‌رو شوم. آجیل‌فروش می‌گوید: «فندوق سال پیش کیلویی ۵۴۰ هزار تومان بود و امسال شده کیلویی ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان. هر کیلو مغز بادام سال گذشته ۳۶۰ هزار تومان بود و امسال شده ۵۷۰ هزار تومان. تخمه‌ی سنقری را هم پارسال کیلویی ۷۰ هزار تومان می‌فروختیم اما امسال مجبوریم که همان تخمه را کیلویی ۱۵۰ هزار تومان بفروشیم. در نتیجه آجیل مخلوط پارسال کیلویی ۴۲۰ هزار تومان بود و امروز کیلویی ۶۴۰ هزار تومان است.»

آقای حسینی می‌افزاید: «راستش را بخواهید، تا چند سال پیش که گرانی به این حد نبود، ما جنس کم‌تر از نیم کیلو نمی‌فروختیم. یعنی خودمان را زحمت نمی‌دادیم که صد-دویست گرم بادام یا تخمه بفروشیم. مشتری زیاد بود و فروش زیادی داشتیم. یعنی مشتری حتماً باید مقدار خریدش بالای نیم کیلو بود تا اصلاً جوابش را می‌دادیم. اما الان از بس مشتری نداریم، ۱۰ گرم جنس هم می‌فروشم. حتی شکلات دانه‌ای هم می‌فروشم؛ چیزی که تا پیش از به وجود آمدن این وضع در شأن کسب و کارمان نمی‌دیدیم. خلاصه این‌که الان ما هم ناچاریم مثل دستفروش‌ها رفتار کنیم.»

حقوق بگیرها ناراضی‌اند

آقای پناهی بازنشسته‌ی تأمین اجتماعی است. او صاحب همسر و دو دختر است و ماهیانه ۸ میلیون و سیصد هزار تومان حقوق دریافت می‌کند. پناهی مستأجر است و اظهار می‌دارد که «علاوه بر ۲۰۰ میلیون تومان رهنی که به صاحبخانه داده‌ام، ماهی سه میلیون و‌ پانصد هزار تومان هم کرایه می‌دهم. یعنی هر ماه حدود نیمی از کل حقوقم بابت کرایه خانه می‌رود و ما ناچاریم با ۴-۵ میلیون باقی‌مانده‌، اموراتمان را بگذرانیم. تازه پول آب و برق و گاز را هم –که هر سال هم دولت گرانش می‌کند— باید بدهیم. دیر هم بدهیم می‌آیند و قطع می‌کنند. هر کاری می‌کنیم در فشاریم و از این وضع واقعاً در عذابیم.» او در خصوص خریدهای عید امسالشان اظهار داشت: «این روزها برای خریدهای عید درمانده‌ایم و به بازار آمدیم تا یک جوری سر خودمان را گرم کنیم، ولی راستش چیز به درد بخور و زیادی نمی‌توانیم بخریم.» این کارمند بازنشسته درباره‌ی عیدی دریافتی اظهار می‌دارد‌: «مبلغ سه میلیون و دویست هزار تومان عیدی به ما دادند که متأسفانه با این مبلغ با توجه به قیمت‌های روز فقط می‌توان دو دست کله‌پاچه را از کله‌پزی برای صبحانه‌ی دو روز خانواده خرید.»

در ادامه با یک کارمند بانک گفتگو کردم. این کارمند بانک که تمایلی به ذکر نامش ندارد، درباره‌ی میزان حقوقش گفت: «من با نزدیک به ۲۶ سال سابقه‌ی کار، اکنون ماهیانه مبلغی نزدیک به ۱۷ میلیون تومان دریافت می‌کنم. اضافه‌کار هم داریم، ولی خوب چیز زیادی نیست.» او اضافه می‌کند: «راستش تا قبل از روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد علاوه بر حقوق، دریافت‌های دیگری هم داشتیم که تقریباً نصف حقوقمان بود. پاداش و وام و کمک هزینه می‌گرفتیم و با توجه به وضعیت قیمت‌ها در آن سال‌ها، همیشه پس‌انداز هم داشتیم. اما سه-چهار سالی هست –یعنی از بعد احمدی‌نژاد اما به خصوص بعد از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی— که واقعاً در فشاریم و حتی برای تهیه‌ی خورد و خوراک معمولی زندگی‌مان با توجه به گرانی سرسام‌آوری که هست در مضیقه هستیم. حقوقی که با این همه سال خدمت می‌گیرم، در این شرایط گرانی و تورمی که در مملکت هست حتی هزینه‌ی دانشگاه رفتن یکی از بچه‌هایم را هم تأمین نمی‌کند.» او اضافه می‌کند: «تازه من مستأجر هم نیستم ولی از همکارانی که می‌شناسم و می‌دانم فاقد مسکن هستند خبر دارم که شرایطشان به مراتب سخت‌تر از شرایط ماست. بانک حتی توان و یا اراده‌ی پرداخت وام کمی با ۱۰ و ۱۲ درصد سود به کارکناش را هم ندارد. امسال قرار بود به کارکنان کلیه‌ی بانک‌ها ۳۰۰ میلیون تومان وام بدهند. اول گفتند با سود ۱۰ درصد و بعد شد ۱۲ درصد ولی همه‌اش سر دواندند و با امروز و فردا کردن، قضیه‌ی وام در این روزها که آخر سال است به طور کلی منتفی شد و آب پاکی را روی دست کارکنان بانک‌ها ریختند.» این کارمند بانک می‌گوید: «تازه وضع ما حقوق بگیرهای با حقوق بالاتر نسبت به کارگرها و بازنشسته‌ها و غیره این است، شما حساب کنید اقشار کم درآمد با چه روزگار سختی دست و پنجه نرم می‌کنند.»

روز جهانی مبارزه با همجنسگرا ستیزی: نقض حقوق افراد کوییر در ایران

  روز جهانی مبارزه با همجنسگرا ستیزی: نقض حقوق افراد کوییر در ایران خبرگزاری هرانا – دادگستر، بانک اطلاعاتی ناقضان حقوق بشر در ایران امروز گ...