َ
قاچاق کودکان
نسرین جهانی گلشیخ
قاچاق، گرفتن افراد، حمل و انتقال و رساندن به جایی و تهدید، زور، اعمال فشار و
حیله و دروغ تعریف می شود.حجم عظیم قاچاق انسان به صورت یک موج از ابتدای دهه ۱۹۹۰ شدت گرفت و نیز مشابهتی با برده داری
و خرید و فروش برده داشته است که سابقه در دوران قدیم دارد.از مهم ترین و گسترده
ترین انواع قاچاق، قاچاق انسان به ویژه زنان و کودکان است، از زمره سود آورترین
قاچاق، قاچاق اشخاص میباشد. قاچاق اشخاص یک جرم سازمان یافته فرا ملی است از آن رو
که اولا ارتکاب آن معمولا از سوی باندهای تبهکار که دارای تشکیلات و مرکزیتی
میباشند انجام میگیرد و ثانیا این باندها با استفاده از تشکیلاتی که در کشور های
مختلف از آن برخوردارند مرزهای کشورها را در مینوردند و جرایم خود را به فراسوی
مرزهای یک کشور میکشانند. کودکان را برای مقاصد متعددی از جمله بهره کشی جنسی یا
استفاده از نیروی ارزان کار آنان یا مقاصد تجاری قاچاق می کنند. هرچند که آمار
دقیقی از قاچاق کودکان در دست نیست ولی un تخمین می زند که نیمی از قربانیان ، کودکان هستند. طبق برآورد سازمان
جهانی کار هرساله 1.2 میلیون کودک قاچاق می شوند .با جهانی سازی و افزایش تقاضا برای خدمات جنسی کارگر ارزان، انتظار می
رود این رقم افزایش معناداری یابد .چرا کودکان در برابر قاچاق آسیب پذیرند؟ کودکانی که قربانی قاچاق
هستند غالبا از خانواده های فقیر و بی چیز و بدون امکانات تحصیلی هستند، کودکانی
که از خانواده خود جدا شده اند یا حداقل تحصیل، بدون مهارت و یا شغل های حاشیه ای
و... در معرض بیشترین خطر هستند. این عوامل هنگامی که با جنسیت، نژاد، قوم و یا
دلایل ناامنی مانند مناقشات نظامی یا بلایای طبیعی و... همراه باشد شرایط ایده آل
برای رشد شبکه قاچاق فراهم می کند. تا زمانی که دلایل و شرایط فوق ادامه دارد
اقدام قاطع برای پایان دادن به قاچاق کودکان موفقیت کمی به دنبال دارد .قاچاق حقوق کودک را نقض می کند .قاچاق ، کودکی و سلامت و خلاقیت و
شادابی اورا به شدت نقض می کند .کودکانی که قربانی قاچاق هستند غالبا مورد آزار و اذیت های
جسمی و روانی قاچاق کننده ی خود قرار می گیرند. آنان
احساس شرم و گناه می کنند .اگر قاچاقچی کسی بوده که کودک به او اعتماد کرده، حس می کند به او
خیانت شده است .کودکی که چنین
تجربه ای دارد به افسردگی دچار می شود و یا دست به خودکشی می زند و این ننگ را
همیشه با خود دارد. قاچاق دوباره و چند باره سبب می شود که کودکان نتوانند به
خانواده و یا جامعه خود بازگردند. «کودکان کار» دیگر تنها
قربانیان فقر نیستند، آنها بخشی از قربانیان «قاچاق انسان» اند که برای تکدیگری
به مقصد ایران، از مرزهای شرقی کشور، وارد میشوند. سازمان ملی مبارزه با جرایم سازمانیافته پاکستان در گزارشی در سال ۲۰۱۹ به بررسی قاچاق انسان در پاکستان
پرداخته و از ایران به عنوان یکی از کشورهای عبوری کودکان و زنان قاچاق شده، یاد
کرده است. نقشه منتشره در این گزارش نشان میدهد که عمده قاچاق انسان از کشور
پاکستان از مسیر ایران میگذرد، و احیانا بخشی از آنها در ایران به کار اجباری
مشغول میشوند. قاچاق جنسی گونهای از قاچاق انسان به منظور استثمار جنسی فرد است.
استثمار جنسی شامل بردگی جنسی است که نوعی بردهداری نو بهحساب میآید. در این
فعالیت، معمولاً فرد قربانی از راههای مختلف به قاچاقچی یا قاچاقچیهای خود
وابسته میشود و سپس قاچاقچیان نیز وی را مجبور به ارائه خدمات جنسی به مشتریان
خود میکنند.جرم قاچاق جنسی میتواند شامل آدمربایی، قاچاق و بهرهکشی جنسی از
فرد قربانی باشد. تنفروشی کودکان گونهای از تنفروشی است که در آن فرد تنفروش
پایینتر از سن قانونی یا سن بلوغ باشد. در واقع تنفروشی کودکان کاری است به قصد
بهرهکشی تجاری از جنسیت کودکان. تنفروشی کودکان گاهی به شکل قاچاق جنسی، که در
آن یک کودک ربوده شده یا برای ورود به تجارت سکس فریب خورده یا به جهت تأمین
نیازهای اولیه خود و خانوادهاش همچون خوراک و پناهگاه، مجبور به انجام
"آمیزش جنسی برای بقا" میگردد. تنفروشی بچهها عموماً با پورنوگرافی
کودکان مربوط بوده. برخی افراد به کشورهای دیگر سفر میکنند تنها به سبب یافتن
کودکان برای آمیزش جنسی که آن را زیر عنوان گردشگری جنسی کودکان میشناسیم. پژوهشها
مینمایانند که بیش از ۱۰ میلیون کودک از سراسر جهان در چرخه تنفروشی هستند. این مشکل بیشتر
در آمریکای جنوبی و آسیا فراوانی دارد و
تنها ویژه کشورهای در حال توسعه نیست.در سال ۲۰۱۲، سازمان بینالمللی کار گزارش کرد ۲۰٫۹ میلیون تَن مجبور به کار اجباری شده
که از میان آنها ۲۲٪ یعنی ۴٫۵ میلیون تن قربانی استثمار اجباری
جنسی هستند.این سازمان همچنین در سال ۲۰۱۶ گزارش دادهاست که از ۲۵ میلیون تَن کارگر اجباری، ۵ میلیون قربانی استثمار جنسی بودهاند.با این حال، به دلیل پنهان بودن
قاچاق جنسی، به دست آوردن آمار دقیق و قابل اعتماد برای محققان دشوار است.سود
جهانی تجارت بردگی جنسی طبق گفته سازمان بینالمللی کار ۹۹ میلیارد دلار آمریکا تخمین زده شدهاست.در
سال ۲۰۰۵، این رقم ۹ میلیارد دلار برای کل قاچاق انسان در
نظر گرفته شده بود. بیشتر
قربانیان در موقعیتهای اجباری یا توهینآمیز قرار میگیرند که فرار از آن دشوار و
خطرناک است. از آنجایی که یک شبکه پیچیده میانکشوری در قاچاق جنسی فعال است،
یافتن راه حلهای مناسب برای این مشکل مرتبط با حقوق بشر بسیار دشوار است. چند
صباحی است که مسوولان و مدیران اجرایی و انتظامی کشور به سادگی با بیان اینکه
«کودکان کار اکثرا غیرایرانی» هستند، بار مسئولیت خود را کم میکنند، غافل از
اینکه اعترافشان به غیرایرانی بودن کودکان آواره
در کوچه و خیابانهای شهر، حاوی خبر مهمتری است و آن پرده برداشتن از گسترش
یافتن پدیده «قاچاق انسان» در ایران است. طبیعتا همه کودکان غیرایرانی متکدی،
قربانی قاچاق انسان نیستند، بلکه بسیاری از آنها با خانوادههای خود در ایران و
زیر خط فقر زندگی میکنند، ولی کم نیستند در میان آنها کودکانی که برای کار اجباری
به ایران آورده شده و عواید فعالیتشان به جیب مافیای قاچاق انسان میرود. مدیرکل بهزیستی
استان تهران ابراز خوشحالی کرده که از میان کودکان کار شناسایی شده تنها ۴-۵ نفر آنها مجدد به خیابان ها بازگشتهاند
چرا که از خانوادههای آنها تعهد گرفتهایم که اگر دوباره شناسایی شوند زندان و
اخراج از ایران آنها را تهدید میکند. او اما توضیح نمیدهد که کودکانی که سرپرست
ندارند و احیانا قاچاقی وارد ایران شده اند، چه سرنوشتی پیدا کردهاند و برای
مسدود کردن راه ورود قاچاقی کودکان به ایران چه تدابیری اندیشیدهاند.80
درصد کودکان کار،غیر ایرانی هستند. این ادعاها در واقع اعتراف به کمکاری
دولت جمهوری اسلامی در مقابله با مساله قاچاق انسان است که سبب شده ایران به کشور
مقصد قاچاق انسان از جمله کودکان تبدیل شود. برای حل این مشکل، دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۸، لایحه جدیدی تحت عنوان «لایحه
مبارزه با قاچاق انسان و اعضای بدن و مجازات عبوردهندگان غیرمجاز افراد از مرزهای
کشور» را به مجلس داد. این لایحه در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ توسط مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شده ولی هنوز اقدامی روی آن انجام
نشده است. حال آنکه به نظر میرسد پدیده قاچاق انسان در ایران، هر روز ابعاد تازهتری
پیدا میکند و ضروری است تا هرچه زودتر اقدامی همه جانبه برای پیشگیری از این
پدیده غیرانسانی صورت گیرد. در چند سال اخیر به خصوص موضوع قاچاق و خریدوفروش
نوزادان جزء یکی از مناقشهبرانگیزترین معضلات اجتماعی در کشور بوده است. به نظر میآید سهولت
خریدوفروش نوزادان نتیجه فقر، سوءاستفاده از کودکان و پنهانکاری دستگاههای انتظامی
و قضایی در حکومت جمهوری اسلامی ایران است.
شاید بتوان ادعا کرد فقر در ایران، نوزادان و کودکان را مقابل قاچاق و
خریدوفروش آنها بیپناه کرده است.
برخی از مادران فروشنده نوزاد کسانی هستند که ناخواسته باردار شدهاند
و نمیخواهند یا نمیتوانند نوزاد خود را نگه دارند. نوزادان بیشتر در بیمارستان
محل تولد از مادر جدا شده و مادران اغلب نوزادان متولدشده را نمیبینند. بر اساس
اطلاعات غیررسمی و میدانی، نوزاد دختر گرانتر از نوزاد پسر معامله میشود. احتمال داده میشود بسیاری از این کودکان برای تکدیگری خریداری شده
باشند. سازمان بهزیستی در ایران میگوید تعدادی از این کودکان هم برای سوءاستفادههای
جنسی و قاچاق اعضای بدن فروخته میشوند. فروش اینترنتی این کودکان و نوزادان واکنشهای
گستردهای در ماههای اخیر در پی داشته است.
در سال ۹۷ نیز دو نفر از اعضای یک باند ۲۶ نفره خریدوفروش نوزاد در مشهد دستگیر شدند. این باند، کارکنان ثبتاحوال
بودند. این افراد نوزادان را بین ۲۸ تا ۴۰ میلیون تومان
به فروش میرساندند. گفته شد نوزادان فروخته شده به دست این باند، عمدتا فرزندان
خانوادههای «طلاق» یا «دچار اعتیاد» بودهاند.
اواخر اردیبهشتماه سال 99 هم پلیس ایران اعلام کرد یک باند فروش
نوزادان را در استان گرگان در شمال شرقی ایران، بازداشت کرده است. به گزارش پلیس
متهمان یک مرد و ۴ زن بودند. آنها
با شناسایی مادران فقیر از آغاز بارداری تا تولد فرزند هزینه آنان را پرداخت کرده
و پس از تولد، نوزادان را از مادران میگرفتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر