۱۴۰۳ تیر ۲۳, شنبه

کودکان، ابزاری برای خشونت علیه مادران زندانی/ حامد فرمند

 


کودکان، ابزاری برای خشونت علیه مادران زندانی/ حامد فرمند

ماهنامه خط صلح – وقتی از زنان زندانی به عنوان گروه خاصی از زندانیان صحبت می‌کنیم، از تبعیض‌های متقاطعی حرف می‌زنیم که زنان را به شکل متفاوتی از زندانیان مرد تحت تأثیر قرار می‌دهد. البته این را هم در نظر داریم که ستم مضاعف، افراد دارای هویت‌های جنسیتی متفاوت را هم متأثر می‌کند. این یادداشت، بر گروه خاصی از زنان، یعنی مادرانی تمرکز دارد که به شکل‌های متنوعی تبعیض و ستم را تجربه می‌کنند. بنا به شهادت زندانیان زن، در اغلب موارد، مادران زندانی با فرزندانشان مورد آزار روانی قرار داده می‌شوند. تمرکز این یادداشت بر مادرانی است که همراه کودکانشان در زندان به سر می‌برند.

نگارنده طی هشت سال گذشته بر روی شرایط کودکان و مادران در زندان‌های ایران تحقیق و نمونه‌هایی از موارد نگهداری کودکان در زندان سایر کشورها را نیز مطالعه کرده است. در حال حاضر نیز به عنوان عضو شبکه‌ی جهانی مراکز نگهداری کودکان در زندان‌ها، به تبادل نظر با سایر متخصصان و فعالان در کشورهای مختلف می‌پردازد. این یادداشت، مروری بر شکل‌های متفاوت خشونت علیه مادرانی است که همراه کودکانشان در زندان‌های ایران محبوس‌اند. یادآوری این نکته ضروری است که در ایران، نگهداری کودکان در زندان‌ها تا دو سال طبق قانون الزامی است، مگر در شرایطی که قاضی تشخیص دهد. نگه داشتن کودکان تا شش سال نیز با نظر شورای طبقه‌بندی زندان‌ها امکان‌پذیر است.

محرومیت از نیازهای اولیه، زیر چشم ماموران حکومت

تقریباً در تمام زندان‌ها و بندهای زنان زندان‌های جمهوری اسلامی، برخلاف آیین‌نامه‌های داخلی و بین‌المللی، امکانات مناسب غذایی و بهداشتی برای زندانیان وجود ندارد. این کمبود برای زنان باردار، مادران شیرده و کودکان پررنگ‌تر است. علی‌رغم ادعای مقامات زندان‌ها، تحقیقات ما در موسسه‌ی بین‌المللی کودکان زندانیان و شهادت زندانیان سابق نشان می‌دهد که کمبود مواد غذایی، کیفیت بد آب و غذا و آلودگی آب شستشو، به شکل‌های مختلف در تمام زندان‌ها و بندهای زنان زندان‌های کشور دیده می‌شود. تراکم بالای جمعیتی در تمام زندان‌ها گزارش می‌شود و این موضوع در کنار خرابی سرویس‌های بهداشتی و دوش‌های حمام، به آلودگی محیطی دامن می‌زند. علاوه بر این شرایط عمومی، در بسیاری از زندان‌ها، زندانبانان بودجه موجود برای تأمین نیازهای اولیه‌ی کودکان از جمله پوشک، شیرخشک و لباس مناسب را خرج نیازهای مادران زندانی نمی‌کنند. در مواردی آن‌ها حتی از در اختیار گذاشتن لوازم اهدایی خیرین هم خودداری می‌کنند. از سوی دیگر اغلب زنان زندانی جرایم عمومی و از جمله بیش‌تر مادران زندانی همراه کودکان با فقر نیز دست به گریبان‌اند. به دلیل نگاه‌های جنسیت‌‌زده، بسیاری از زنان زندانی از سوی خانواده‌‌هایشان طرد می‌شوند و به این ترتیب واریزی مالی نیز برای تهیه‌ی مایحتاج خود و کودکانشان ندارند. برخی از آن‌ها برای خرید مواد غذایی یا سایر نیازهایشان وادار به کار کردن برای سایر زندانیان می‌شوند.

برخی از فعالان و زندانیان سابق استدلال می‌کنند که وضعیت این زنان که با فقر و بعضاً اعتیاد دست به گریبان‌اند، بیرون از زندان نیز بهتر از داخل آن نیست. اما تأمین شرایط رشد سالم کودکان طبق پیمان‌نامه‌ی حقوق کودک –که ایران نیز آن را امضا کرده است—، بر عهده‌ی حکومت است. گرچه پیش‌شرط کلی ایران برای پیوستن به پیمان‌نامه، یعنی مغایر نبودن مفاد آن با قوانین داخلی و شرع، از سوی کمیته‌ی حقوق کودک سازمان ملل پذیرفته نیست، اما همان پیش‌شرط نیز در مورد انجام وظایف حاکمیتی، یعنی ایجاد شرایط رشد کودکان، موضوعیتی ندارد. شرایط زندان‌ها نشان می‌دهد که نه تنها حکومت به وظایف خودش در جامعه عمل نمی‌کند، بلکه حتی در جایی که تحت نظارت خودش اداره می‌شود نیز از انجام وظایفش عاجز است.

 بودن با کودک در زندان، آزار و تهدیدی برای مادر زندانی

بسیاری از زندان‌ها به خصوص زندان‌های زنان از دادن خدمات ورزشی، تفریحی و آموزشی به زندانیان نیز خودداری می‌کنند. به این ترتیب محیط آلوده و شلوغ زندان، فضایی کسل‌کننده نیز دارد. به گزارش اغلب زندانیان سابق، این محیط مستعد خشونت و پرخاشگری است. کودکان در زندان‌ها نه تنها به این دلیل در خطر آسیب دیدن هستند، بلکه خودشان می‌توانند منشاء درگیری باشند. گاهی سروصدای طبیعی کودک، به دلیل گرسنگی، خستگی یا سایر نیازهای انسانی، موجب آزردگی سایر زندانیان و در مواردی زد و خورد بین آن‌ها و مادران زندانی می‌شود. از سوی دیگر در برخی زندان‌ها، آزار و خشونت علیه کودکان برای آزار دادن یا انتقام گرفتن از مادر نیز گزارش شده است. گرچه در مواردی مادران به دلیل نداشتن آگاهی از انواع آزار کودک، نسبت به برخی رفتارهای سایر زندانیان یا زندانبانان نسبت به فرزندانشان واکنشی نشان نداده‌اند، اما آگاهی نداشتن، نه عمومیت دارد و نه لزوماً آزار ندیدن مادر را توضیح می‌دهد. قرار گرفتن در موقعیت بی‌پناهی در زندان، گاهی به سکوت زندانی در برابر نقض حقوقش می‌انجامد. برخی از زندانیان و فعالان مدنی که با زندانیان در تماس بوده‌اند، گفته‌اند که گاهی مادران برای سکوت در برابر رفتار زندانبانان یا تمکین به مقررات، به از دست دادن کودک و تحویل کودک به بهزیستی تهدید شده‌اند. البته این تهدیدها و فشارها تنها متوجه مادری که با کودکش در زندان‌ به سر می‌برد، نیست. اما تمرکز این یادداشت بر این گروه از مادران است که گاهی برخی از فعالان و گروهی از جامعه گمان می‌کنند به دلیل بودن در کنار فرزندشان، در موقعیت بهتری نسبت به مادرانی که فرزندانشان بیرون از زندان هستند، قرار دارند.

یادآوری این نکته ضروری است که تنها معدودی از زندان‌ها، بند مجزایی برای مادران و کودکان دارند. طبق تحقیقات ما، این بندها هم‌چنان با محدودیت‌ها و آلودگی‌های عمومی زندان مواجه هستند. ضمن آن‌که لزوماً کودکان، مادران و گاهی زنان حامله‌ی ساکن این بندها، وضعیت پایداری ندارند و در شرایطی –از جمله زمانی که تعداد زندانیان از میزان قبلی بیش‌تر می‌شود—، موقعیت این افراد نیز متزلزل می‌شود؛ یا زندانیان دیگری هم‌بند آن‌ها می‌شوند یا آن‌ها را به بندهای عمومی منتقل می‌کنند. با این حال همین شرایط موقت، برای بسیاری از زندانیان فراهم نیست و آن‌ها همیشه در بندهای عمومی زندان بوده‌اند. (۱)

اقدام جمعی برای جلوگیری از خشونت علیه زنان زندانی

آن‌چه در این‌جا ذکر شد، خلاصه‌ای از شرایطی است که کم و بیش در زندان‌های مختلف سراسر ایران اتفاق می‌افتد. در برخی از زندان‌ها که کم‌تر خبری از آن‌ها هست، شرایط هم برای کودکان و مادران سخت‌تر است. اما قصد من از بیان این موارد، تأکید بر این بود که زندان، جای کودکان نیست. این موضوع نه از منظر حقوق کودک قابل توجیه است، نه بر قواعد بین‌المللی منطبق است و نه با علم روانشناسی و رشد کودک انطباق دارد. دانستن این‌که توجیهات حکومت، پایه‌ی علمی و قانونی ندارند، قدم اول برای مواجهه با اخبار و اطلاعاتی است که از بندهای زنان زندان‌های کشور دریافت می‌کنیم. از دیگر نتایج صحبت درباره‌ی شرایط کودکان و مادران زندانی و زنان حامله، ترغیب زندانیان زنی است که در زندان‌های مختلف دوران حبس موقت یا  دائم خود را می‌گذارنند تا در کنار تلاشی که برای اطلاع‌رسانی عمومی از وضعیت زندان می‌کنند، موضوع کودکان را نیز در اولویت قرار دهند. از طرف دیگر، این یادداشت، یادآوری به خیران و فعالان مدنی است که در نبود سیستم نظارتی و شفافیت، اقدامات خیرخواهانه‌ی شهروندان، لزوماً به بهبود شرایط کودکان در موقعیتی که توصیف شد، نمی‌انجامد. برای تغییر شرایط به نفع کودکان و با رعایت حقوق مادران و زنان زندانی، اقدامات مختلفی می‌توان انجام داد. تلاش ما در موسسه‌ی بین‌المللی کودکان زندانیان، علاوه بر مستندسازی شرایط زندان‌ها و موقعیت کودکان و مادران در بندهای زنان، هم‌فکری با فعالان و متخصصان بین‌المللی برای تدوین قواعد منطبق با پیمان‌نامه‌ی حقوق کودک و سایر پیمان‌های بین‌المللی است تا هم دست فعالان را برای ارجاع به اسناد بین‌المللی بازتر کند و هم امکان پاسخگو کردن حکومت‌ها از جمله حکومت جمهوری اسلامی را بیش‌تر کند. روزنامه‌نگاران، متخصصان و فعالان در داخل و خارج از ایران هر کدام می‌توانند با تأکید بر اصول بین‌المللی و واقعیت زندان‌ها در ایران، در مسیر حفظ حقوق کودکان و جلوگیری از خشونت علیه زنان زندانی، قدم بردارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فلسفه زندگی یا philosophy of lifeما انسان ها چیست؟

  فلسفه زندگی یا  philosophy of lifeما انسان ها چیست؟ این سوال بسیاری از افراد بوده، هست و خواهد بود. چرا زندگی می کنیم یا هدف از زندگی چیست...